تحمل کن
theme designer :

x-themes.blogfa.com



........... مــــن این روزهـــــا صدای ثانیــــه ثانیـــــه فرامــــوش شدنم را می شــــنوم . .

چقدر بده وقتی روحی از جسمش خسته باشه . . .

همیشه سرکوبش کردم . . . !!!

هر دفعه که خستگی اش را فریاد زد

گفتم تحمل کن

من و تو باید باشیم

هنوز باید باشیم

تا کمک کنیم به کسانی که به من و تو نیاز دارند . . .

عزیزه خسته ام

باز هم تحمل کن

من هم مثل تو درمانده ام

صبر کن . . .

بالاخره زمانی میرسد که دیگر به وجود من و تو نیازی نیست

بالاخره تنها میشویم

شیون نکن . . .

من سالهاست فریاد هایم را در سکوتم گم کرده ام . . .

صبور باش

تحمل کن . . . کمی دیگر طاقت بیار

بالاخره تمام میشود

آره . . . تمام میشود . . . !

فقط دل خوشم به آن روز

به آن روز که دیگر :

نباشم

نباشی

نباشیم . . .

و تمام شود شود سکوت های ساعات تنهایی من وتو

تحمل کن دلکم . . . تمام میشود


دلم

روحم

بار و بندیلت را ببند

آماده شو



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






†ɢα'§ : <-TagName->
شنبه 18 آذر 1391برچسب:, 7 بعد از ظهر |- فراموش شده -|

ϰ-†нêmê§